سفارش تبلیغ
صبا ویژن
راهنمایی و فروش محصولات bebelac ببلاک در ایران
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من
درباره وبلاگ


بچه ها اصلا نمی تونم این شیر خشک و پیدا کنم کسی تازگی خریده از کجا ؟؟ من پسرم نان 1 میخوره همش بالا میاره دکتر بهش رانی تیدین و این شیر خشکها رو داده اما پیدا نمی شه نمی دونم اگه شیر خشکشو عوض کنم احتمال داره دیگه بالا نیاره ؟؟؟ کسی تجربه این مدلی داشته ؟؟
 
سمیرا(مامان ابتین) 
پست ها: 1,548 
عضویت: 6/11/1390
 
1392/5/21   12:14 ب.ظ
   
احتمالا پسرت رفلاکس داره که این شیرو داده 


پسر منم رفلاکس داشت و ببلاک ARمیخورد و این شیرو بالا نمیاورد 

اگه بتونی پیدا کنی عالیه 

ایشالا زودتر خوب شه
 
هرکجا لرزیدى،از سفر ترسیدى ، فقط آهسته بگو: من خدا را دارم!
تتا 
پست ها: 1,998 
بیومیل ar خیلی خوبه زنگ بزن به شرکتش اینم سایتشه http://www.behdashtkar.com/
 
در برخورد با جاری بدجنس، مهربانانه و بزرگ منشانه رفتار کن. و اصلا رفتار او را نبین، تحلیل نکن، انتقاد نکن، به آن فکر نکن، برای دیگران شرح نده، و انرژی های مثبت را در کائنات منتشر کن.

فسقلی 
پست ها: 13,436 


نمی دونم هست یا نه اما می پرسم از دکتر 
چون تو قسمت دارو ها هستم اطلاعی ندارم 

دیدم میان دنبالش و نیست 
اما باز می پرسم برات
 
خدایا شکرت...دســــــــت هایت ! که مال مــن باشد هیچکـــــس مرا .. دست کم نخواهد گرفت !!!فَاللّهُ خَیْرٌ حَافِظاً وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ...
تتا 
پست ها: 1,998 
عضویت: 12/3/1392
 
1392/5/21   12:28 ب.ظ
  
من چند سال پیش حضوری هم شرکتشون رفتم شیر گرفتم تهران، چهارراه پاسداران، خیابان دولت، خیابان اختیاریه جنوبی، کوچه ایران، شماره 2.22575050 
 
در برخورد با جاری بدجنس، مهربانانه و بزرگ منشانه رفتار کن. و اصلا رفتار او را نبین، تحلیل نکن، انتقاد نکن، به آن فکر نکن، برای دیگران شرح نده، و انرژی های مثبت را در کائنات منتشر کن.


یعنی حضوری برم می تونم شیر خشک و بگیرم ؟؟؟
 

samina1464 
پست ها: 2,246 
عضویت: 23/11/1390
 
1392/5/21   12:33 ب.ظ
  
سلام خانمی پسرمن بانان بالامیاورد 5تاشیردیگه هم امتحان کردم باهمشون یابالامیاوردیایبوست داشت فقط ببلاک بهش ساخت عالیه ببلاک معمولی میدم نه بالااوردنه نفخ داشت ونه یبوست البته من الان شمارا2رومیدم ولی به سختی گیرمیاد
 
ماهان 
پست ها: 157 
عضویت: 2/8/1391
 
1392/5/21   12:34 ب.ظ
   
وای بچه ها ازتون ممنونم امیدوارم بتونم پیدا کنم
 
تتا 
پست ها: 1,998 
عضویت: 12/3/1392
 
1392/5/21   12:34 ب.ظ
  
گفتم من چند سال پیش دخترم ریفلاکس شدید داشت بردم مطب دکتر سلطان زاده اونم یه نامه نوشت پاش مهر زد شوهرم برد شرکتش فکر کنم 8 تا رایگان بیومیل ای ار گرفت فکر کنم یه طرح تحقیقاتی بود رایگان می دادن ولی شک نکن بیومیل ای ار بهترینه می خوای یه سر برو مطب دکتر سلطان زاده برات بنویسه ولی من جات بودم زنگ می زدم شرکتش می پرسیدم چرا نایاب شده و چه جوری باید تامین کنی خیلی شرکتش رو حساب کتابه
 
در برخورد با جاری بدجنس، مهربانانه و بزرگ منشانه رفتار کن. و اصلا رفتار او را نبین، تحلیل نکن، انتقاد نکن، به آن فکر نکن، برای دیگران شرح نده، و انرژی های مثبت را در کائنات منتشر کن.
ماهان 
پست ها: 157 
عضویت: 2/8/1391
 
1392/5/21   12:35 ب.ظ
   
سامینا جان مرسی منم گفتم اگر پیدا نشد ببلاک بدم شاید تغییر بدم کمتر بالا بیاره مرسی دوستم
 
ماهان 
پست ها: 157 
عضویت: 2/8/1391
 
1392/5/21   12:36 ب.ظ
   
میشه تلفن مطب دکتر سلطان زاده رو برام بزاری
 
تتا 
پست ها: 1,998 
عضویت: 12/3/1392
 
1392/5/21   12:40 ب.ظ
  
ندارم تو اینترنت باید باشه سایت هم داره
 
در برخورد با جاری بدجنس، مهربانانه و بزرگ منشانه رفتار کن. و اصلا رفتار او را نبین، تحلیل نکن، انتقاد نکن، به آن فکر نکن، برای دیگران شرح نده، و انرژی های مثبت را در کائنات منتشر کن.
ماهان 
پست ها: 157 
عضویت: 2/8/1391
 
1392/5/21   12:40 ب.ظ


به شرکتشون زنگ زدم میگن اصلا سه ماهه دیگه تولید نمیشه ... فعلا نیست 


کاشکی بتونم تلفن شرکت ببلاک و پیدا کنم کسی داره ؟؟
 
تتا 
پست ها: 1,998 
عضویت: 12/3/1392
 
1392/5/21   12:51 ب.ظ


خدمات مشتریان ببلاک: 0098.21.887.35233 
 
در برخورد با جاری بدجنس، مهربانانه و بزرگ منشانه رفتار کن. و اصلا رفتار او را نبین، تحلیل نکن، انتقاد نکن، به آن فکر نکن، برای دیگران شرح نده، و انرژی های مثبت را در کائنات منتشر کن.
تتا 
پست ها: 1,998 
عضویت: 12/3/1392
 
1392/5/21   12:52 ب.ظ
  
زنگ زدی ببلاک برات گذاشتم
 
در برخورد با جاری بدجنس، مهربانانه و بزرگ منشانه رفتار کن. و اصلا رفتار او را نبین، تحلیل نکن، انتقاد نکن، به آن فکر نکن، برای دیگران شرح نده، و انرژی های مثبت را در کائنات منتشر کن.
ماهان 
پست ها: 157 
عضویت: 2/8/1391
 
1392/5/21   1:04 ب.ظ
   
دارم زنگ میزنم همش اشغاله مرسی دوستم خیلی لطف کردی بهم
 
تتا 
پست ها: 1,998 
عضویت: 12/3/1392
 

میشه بگین روزانه چند میلی گرم ترامادول مصرف میکنه؟
 
در برخورد با جاری بدجنس، مهربانانه و بزرگ منشانه رفتار کن. و اصلا رفتار او را نبین، تحلیل نکن، انتقاد نکن، به آن فکر نکن، برای دیگران شرح نده، و انرژی های مثبت را در کائنات منتشر کن.
ماهان 
پست ها: 157 


عضویت: 17/5/1389 
1392/5/21   5:07 ب.ظ


من دو تا اینفالاک و آپتامیل Ar دارم اگر می خوای رایگان میدم تلفنت رو برام میل کنhttp://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=52553



موضوع مطلب :

پنج شنبه 92 آبان 30 :: 5:45 عصر
روزمرگی های تلخ و شیرین من

 

 

 

سلام

 

بعد از دو ماه و نیم بالاخره اومدم یه سر به اینجا بزنم .

دیروز تولدم بود رفتم توی 28 سالگی  اصلا احساس خوبی ندارم !

چقدر زود همه چیی میگذره! پسرم  آرسام اینجا خوابیده و هی وول میخوره  . 9/9/91 زایمانم بود یعنی چند روز دیگه پسرم دو ماهش تموم میشه!

انگار دیروز بود که دکتر گفت فردا صبح برو بخواب تا عمل بشی آخه آبم کم شده بود و بچه ممکن بود خفه بشه.برای زایمانم هم چون مادرشوهرم میخواست برم پیشش رفتم ساری بیمارستان امیر مازندرانی  عمل کردم. عمل راحتی داشتم و همون فردای زایمان خوب شدم و هر چی دردسر بود برای شیر دادن بچه بود .چون شیر نداشتم و 2 جا همون ساری پیش متخصص اطفال رفتم و اجازه ندادن شیر خشک به بچه بدیم . هی تاکید میکردن فقط شیر مادر.

خلاصه بچم 25 روز گرسنه بود و همش گریه میکرد تا اینکه بردیم  دکتر شیروانی گرگان که فوری بچه رو چک کرد و دید که  نزدیک به نیم کیلو بچه کم شده و اصلا پوستش از بی غذایی چروک میخورد و فوری  شیر خشک ببلاک کامفورت تجویز کرد. الحمدالله سر دو هفته که دوباره بردیم چک کردیم وزنش از 2900 رسید به 3600 کیلو. خدا پدرش رو بیامرزه . انگار بعضی دکترها حالیشون نمیشه و فکر میکنن مادر به خاطر تنبلی میخواد به نوزاد شیر خشک بده.دستم به اون 2 تا دکتر برسه تیکه تیکه شون میکنم .بچم داشت  از گرسنگی تلف میشد.

موقع تولد  وزنش 3270  بود و خیلی خوشکل  و ناز بود .هر پرستاری میومد فکر میکرد دختره .

افسوس که داره کم کم شبیه به پدرش میشه  ....بگذریم

کلا نظم زندگیم بهم خورد.20 روز اول که خونه نبودیم 10 روز خونه مادرشوهر و 10 روز خونه مادرم بودیم و زیاد حالیم نمیشد ولی از وقتی اومدیم خونه به دلیل کارهای خونه و غذا پختن همه چی هول هولکیه . بعضی وقتها غذا هم ایستاده و عجله ای میخورم از دست این وروجک انگار موقع غذا یا خوابم میشه بو میگیره آرزو شد که 2 - 3 ساعت پشت سر هم من بخوابم.

اشکال نداره این هم میگذره .آخ فداش بشم الهی از پریروز تا حالا از چشم راستش اشک میاد موقع گریه و تازه داره لبخند میزنه .البته میزان گریه و جیغش نسبت به خنده 20 برابره چکار میشه کرد دیگه مادر شدن همینه.

باباش که هیچی یک بشقاب برای آدم نمیشوره اصلا کلا از گردونه دلم حذف شد  و فقط پسرم تو دلم جاداره! تازه آقا برعکس شد 2 شب در هفته از ساعت 10 شب تا ساعت یک و نیم شب میره فوتبال و منو تنها میزاره .انگار که میخوان بهش مدال المپیک بدن

کارش هم شده اداره کل و ما باید کوچ بکشیم بریم گرگان .خدایا کی میخواد با این بچه کوچیک اساس کشی کنه؟؟؟؟




موضوع مطلب :

پنج شنبه 92 آبان 30 :: 5:42 عصر
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >   
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 6
  • بازدید دیروز: 16
  • کل بازدیدها: 410032
امکانات جانبی